زندگی
پدرش (سید عباس معزالسلطنه) و مادرش (گوهرشاد حسابی) هر دو اهل تفرش بودند. او چهار سال اول دوران کودکیاش را در تهران سپری نمود. سپس به همراه والدین و برادرش عازم شامات شد. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت با تنگدستی و مرارتهای دوری از میهن، در مدرسه کشیشهای فرانسوی آغاز کرد. در همان زمان تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی را نزد مادرش فرا میگرفت. او قرآن و دیوان حافظ را از حفظ میدانست. او همچنین بر کتب بوستان، گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی و منشات قائم مقام فراهانی اشراف کامل داشت. محمود حسابی در ۱۲ شهریور سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در بیمارستان دانشگاه ژنو درگذشت. آرامگاه (خانوادگی) وی در شهر تفرش قرار دارد.
تحصیلات
شروع تحصیلات متوسطه او مصادف با آغاز جنگ جهانی اول و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو به مدت دو سال در منزل به تحصیل پرداخت. پس از آن در کالج آمریکایی بیروت به تحصیلات خود ادامه داد. در سن هفده سالگی لیسانس ادبیات، و در سن نوزده سالگی لیسانس بیولوژی را اخذ نمود. پس از آن در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشکده فرانسوی مهندسی در بیروت فارغ التحصیل شد. در آن دوران با اشتغال در نقشه کشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده کمک میکرد. او همچنین در رشتههای پزشکی، ریاضیات و ستاره شناسی به تحصیلات دانشگاهی پرداخت.
حسابی در دانشگاه سوربن فرانسه، در رشتهٔ فیزیک به تحصیل و تحقیق پرداخت. در سال ۱۹۲۷ میلادی در سن بیست و پنج سالگی دانشنامه دکترای فیزیک خود را، با ارائهٔ رسالهای تحت عنوان «حساسیت سلولهای فتوالکتریک»، با درجه عالی دریافت نمود.
آثار
آثار به جای مانده از محمود حسابی در زمینههای فیزیک، زبان فارسی و پژوهشهای فرهنگی شامل ۲۱ کتاب و مقالهاست. برخی از آثار وی عبارتند از:
1. کتاب فیزیک دوره اول متوسطه ۱۳۱۸
2. کتاب دیدگانی فیزیک دانشگاه تهران ۱۳۴۰
3. الکترودینامیک (۱۹۴۵) Essaid Interpretation des Ondes de Broylie
4. مقاله تفسیر امواج دو بر در شش رساله با عنوان A Strain Theory of Matter، دانشگاه تهران ۱۹۴۶.
5. مقالهای دربارهٔ پیشنهاد تفسیر قانون جاذبهٔ عمومی نیوتون و قانون میدان الکتریکی ماکسول چاپ شده در گزارش ذرات اصلی در دانشگاه کمبریج انگلیس ۱۹۴۶.
6. مقالهای دربارهٔ ذرات پیوسته Continuous چاپ شده به وسیلهٔ آکادمی علوم آمریکا ۱۹۴۷.
7. مقالهای دربارهٔ مدل بینهایت گسترده در نشریهٔ فیزیک فرانسه.
8. رسالهای دربارهٔ نظریه ذرههای بینهایت گسترده دانشگاه تهران ۱۹۷۷.
برخی عقاید
دکتر حسابی نسبت به تحصیلات عالیه زنان نظری منفی داشت. هنگامی که آلینوش طریان (مادر نجوم ایران) پس از اتمام دوره تحصیلی لیسانس فیزیک در دانشگاه تهران از وی درخواست بورس تحصیلی نمود، دکتر حسابی با این دلیل که تو یک زن هستی و تحصیل برای تو تا همین مرحله هم زیاد است از اعطای بورس تحصیلی به نامبرده خودداری کرد.
مناصب سیاسی
وی در سال ۱۳۳۰ به عنوان سناتور انتصابی وارد مجلس سنا شد و تا سال ۱۳۴۲ در این مقام باقی ماند. وی هچنین وزیر فرهنگ کابینه محمد مصدق بود.
فعالیتهای شغلی و اجتماعی
او همزمان با تحصیل در رشته معدن، در راه آهن برقی فرانسه نیز کار میکرد. پس از فارغ التحصیل شدن در رشته معدن، در معادن آهن شمال فرانسه و معادن زغال سنگ ایالت «سار» به کار مشغول شد.
وی با وجود امکان ادامه تحقیقات در خارج از کشور، به ایران بازگشت و به پایه گزاری علوم نوین و تاسیس دارالمعلمین و دانشسرای عالی، دانشکدههای فنی و علوم دانشگاه تهران، نگارش دهها کتاب و جزوه و راه اندازی و پایه گزاری فیزیک و مهندسی نوین پرداخت.
وی
طرح تاسیس دانشگاه تهران
کلیات طرح تاسیس دانشگاه تهران از سال ۱۳۰۷ توسط محمود حسابی به وزیر فرهنگ وقت آقای حکمت پیشنهاد شد. طرح تفصیلی تاسیس دانشگاه تهران نیز در سال ۱۳۱۰ تهیه و به وزیر فرهنگ تقدیم شد و با تلاشهای دکتر حسابی و مذاکرات وی با نمایندگان مجلس، این طرح در سال ۱۳۱۲ به مجلس شورای ملی رفت و در سال ۱۳۱۳ از تصویب مجلس گذشت.
مهدی خزعلی به هنگام نقل خاطره دیدارش از دکتر حسابی چنین نقل میکند: وقتی خواستم دانشگاه تهران را تاسیس کنم با وساطت یکی از دوستان وقت ملاقاتی از وزیر معارف وقت گرفتم، پس از توضیح طرح، وزیر معارف از من پرسید: «دانشگاه بسازید که چه بشود؟» و من عرض کردم: «دکتر و مهندسها که برای تحصیل به فرنگ میروند را در مملکت خودمان تربیت کنیم.» و او پاسخ داد: «تربیت دکتر و مهندس برای ما صد سال زود است.»
متاثر از کوته فکری وزیر معارف و ناامید از انجام رسالتی که بر دوش داشتم از دفتر وزیر خارج شدم، رفیق شفیق که آزردگی مرا دید برای تسلی خاطر گفت من می توانم از اعلیحضرت (رضا شاه) برایت وقت ملاقات بگیرم مشروط به اینکه وزیر معارف نفهمد که من این وساطت را انجام داده ام! وقت ملاقات با رضا شاه تعیین شد، برای او طرح تاسیس دانشگاه تهران را شرح دادم، و شاه پرسید «که چه شود؟» عرض کردم، به جای آنکه جوانان ما به فرنگ بروند در مملکت خودمان دکتر و مهندس آموزش دهیم و رضا شاه باز پرسید «که چه شود؟» و عرض کردم: «این جادهها و راه آهن را آلمانها میسازند مهندسین خودمان بسازند و ...» شاه بسیار استقبال کرد و گفت بروید طرحتان را بنویسید به مجلس میگویم رای بدهد! و من از همان شب شروع به نگارش طرح دانشگاه کردم.
فردای آن روز از دربار به در خانهام آمدند، تعجب کردم که با من چه کار دارند، دیدم یکصد هزار تومان پول فرستادهاند که اعلیحضرت فرمودهاند، کارتان را شروع کنید و طرح تان را نیز بنویسید. و این همان مبلغ خرید زمین دانشگاه تهران است و کار ساخت و ساز همزمان با نوشتن طرح آغاز شد.
منابع :
----------------------
سراج
----------------------
کلمات کلیدی :
----------------------
زندگینامه دکتر حسابی، محمود حسابی،دکتر حسابی
----------------------
املاح محلول در آب
دید کلی
بطور طبیعی ، املاح متعددی در آب وجود دارند، ولی علاوه بر این املاح ، بعضی مواد شیمیایی در خلال فرآیند تصفیه به آب علاوه میگردند، از اینرو است که در پایان تصفیه و یا بطور کلی قبل از مصرف آبها، باید از نظر کیفی کنترل شوند. در مورد بعضی از این املاح توضیحاتی داده میشود.
مس (Cu)
مس ، در آبهای طبیعی بندرت دیده میشود و وجود ترکیب سولفاتی آن برای ماهیان بسیار مضر است، بطوری که 0,12 میلیگرم در لیتر آن در آب برای ماهی قزل آلا کشنده است و انواع دیگر ماهیها به این ماده ، حساس هستند و مقاومترین ماهیها در محیطی با 1.2 میلیگرم سولفات مس خواهد مرد. در پسآبها ، غالبا بعلت عبور آن از مبدلهای حرارتی مس و یا معرف سولفات مس در استخرهای شنا برای جلوگیری از رشد الگها ، میتوان به مقدار قابل توجهی مس برخورد نمود.
مقادیر زیاد مس در آب ، علاوه بر ایجاد طعمهای نامطلوب و نامطبوع ، باعث پیدایش لکههای سیاه ، روی موزائیک ، کاشی و لباسهای سفید در حین شستشو خواهد بود. مقدار 1.0 ppm از مس در آبهای شهری مجاز تعیین شده است. (بدن انسان روزانه به 1 - 2 میلی گرم مس نیاز دارد). روی (Zn)
وجود انسان همانند مس به روی نیاز دارد (حدود 100 میلیگرم در روز) و این فلز ، همانند مس از طریق ادرار و مدفوع قابل رفع است و در بدن انباشته نمیشود و از اینرو از نظر سلامتی ، حتی 40 ppm مجاز میتواند باشد، ولی مقادیر بیش از 5 ppm آن در اثر تولید هیدرات و هیدروکربنات روی ، طعم نامطبوعی در آن ایجاد میکند و آبهای قلیایی ، حتی رنگشان هم شیری میشود.
سرب (Pb)
سرب برخلاف مس و روی در بدن انسان انباشته میشود و متابولیسم بدن نیز چندان نیاز قابل توجهی به این ، فلز ندارد. مسمومیت با سرب ، به همراه کم خونی ، بیاشتهایی و دردهای عضلانی است. این عوارض گویا زاییده جایگزین شدن سرب بجای کلسیم در ترکیب استخوانهاست که مرکز خون سازی میباشند. علاوه بر این ، سرب ، عملکرد آنزیمهای سازنده هموگلوبین را مختل مینماید.
سرب که به آسانی از طریق پوست ، مخاط ، تنفس و تغذیه جذب میشود، به علل مختلف در محیط زیست پراکنده است. از مهمترین این علل وجود سرب در سوخت اتومبیلهاست. در ضمن وجود بعضی آلیاژهای سربی که بعنوان لولههای انتقال آب مورد استفاده قرار میگیرند. مقدار مجاز سرب در آبهای شهری ، کمتر از 0.5 ppm است.
آرسنیک (As)
آرسنیک مانند سرب در بدن انباشته میشود و میزان ناچیزی از آن دفع میشود. این فلز ، مسموم کننده است و حتی میتواند از طریق شستشوی زمینهای زراعتی ، علوفه حیوانات را نیز آلوده نموده و موجب مسمومیت چهار پایان گردد. تاثیر سرطانزایی آرسنیک (پوست) تایید شده است. مقدار مجاز آن در آب ، 0.05 ppm است.
center
آهن (Fe)
آهن یکی از فراوانترین عناصر موجود در طبیعت است و علاوه بر این ، ترکیبات آهن به مقدار زیادی در تصفیه آبها مورد استفاده است. در ضمن بعلت استفاده فراوان از لولههای آهنی انتقال و توزیع آب و با در نظر گرفتن این که خوردگی آهن در آب بسرعت صورت میگیرد، میتوان انتظار داشت که در آبهای شهری نیز آهن وجود داشته باشد.
آهن همانند مس و روی در بدن انسان انباشته نمیشود و بدن انسان در تشکیل هموگلوبین خون به این عنصر نیازمند است، بخصوص در موارد کم خونی و اواخر دوران بارداری زنان از طرف پزشکان تجویز میشود. با در نظر گرفتن کلیه جوانب امر ، تا مقدار 0.3 ppm آهن در آبهای شهری مجاز است. وجود بیش از حد آهن ، در صنایع کاغذ سازی ، یخسازی ، لباسشویی بعلت ایجاد لکههای قهوهای رنگ (اکسید آهن) مشکلاتی را بوجود میآورد.
منگنز (Mn)
منگنز با وجود این که همانند آهن از بدن دفع میگردد، ولی مقدار بیش از حد آن که غالبا در اثر مصرف مداوم وارد بدن میشود، باعث اختلال در بعضی ارگانهای مغز میگردد و حتی ممکن است منجر به مرگ شود. املاح منگنز نظیر آهن ایجاد لکههای سیاه و قهوهای بر روی کاشی ، پارچه ، کاغذ و غیره مینماید. زیادی منگنز علاوه بر آنکه طعم نامطلوبی ایجاد میکند، موجب ایجاد بلورهای رسوبی در جدار لولههای انتقال میگردد.
بدن انسان روزانه به 10 میلیگرم منگنز نیازدارد که از طریق تغذیه تامین میگردد و از اینروست که منگنز تا مقدار 0.05 ppm در داخل آب شهری مجاز اعلام شده است.
کادمیم (Cd)
کادمیم از زمره عناصری است که در بدن انباشته میشود و مقدار کمی از آن دفع میشود. املاح محلول این فلز ، باعث سوزش جدار معده و روده میگردد. این فلز بر روی حیواناتی نظیر خرگوش اثرات نامطلوبی نظیر کاهش هموگلوبین خون و پوسیدگی دندان داشته است. مقدار مجاز آن 0.01 ppm است.
سلنیوم (Se)
این عنصر که از نظر پرورش چهار پایان اهمیت دارد و تغذیه گیاهان حاوی این عنصر ، موجب ذخیره آن در کبد و کلیه میگردد. آزمایشاتی که بر روی خرگوش انجام یافته ، نشان دهنده آن است که ترکیبات آلی آن بویژه موجب سرطان کبد است. این عنصر بطور کلی برروی موجوداتی که در محیطهایی با غلظت زیاد سلنیوم زندگی میکنند، دیده شده است و تحقیقات بیشتری در این زمینه ادامه دارد. خوشبختانه مقدار سلنیوم در آبها چندان قابل ملاحظه نیست. ولی در بعضی خاکها و گیاهان به مقدار قابل توجهی از آن برخورد شده است. مقدار مجاز این عنصر در آبهای شهری حدود 0.01 ppm تعیین شده است.
آلومینیوم (Al)
این فلز به صورت سولفاتش در تصفیه آب مورد استفاده است و همچنین بعلت مصرف ظروف آلومینیومی و همین طور بعلت تماس انسان با خاک به مقدار زیادی وارد بدن میشود. خوشبختانه این فلز ، مسمومیتزا نیست.
کروم (Cr)
کروم در صنایع مصرف زیادی دارد و خوشبختانه مسمومیتزا نیست.
جیوه (Hg)
این عنصر خطرناک ، بشدت مسموم کننده است. متاسفانه با صنعتی شدن جوامع ، مقدار این عنصر رو به افزایش است. بطور کلی وجود این عنصر در آبهای شهری حتی در مقادیر فوق العاده ناچیز نیز ممنوع است. براساس آمار منتشره بتنهایی در سال 1974 حدود 10 میلیون کیلوگرم جیوه از طرق گوناگون به محیط زیست وارد شده است.
کلسیم و منیزیم (Ca و Mg)
این دو فلز از مهمترین عناصر مورد نیاز بدن هستند و ترکیبات آنها نیز ، نقش پراهمیتی در صنایع دارند. املاح این دو فلز موجب سختی آب هستند.
سیانور (-CN)
سیانور ، آنیونی است که بندرت در آبهای سطحی و زیرزمینی دیده میشود. ولی متاسفانه در صنعت مخصوصا در صنایع آبکاری ، مصرف زیاد آن باعث ورود آن در محیط زیست از طریق پسآبهای صنعتی میگردد. این آنیون به شدت مسموم کننده است. انسان و ماهیها با مصرف مقادیر بسیار کمی از آن به هلاکت میرسند بطوری که در محیطی با غلظت سیانور 1 ppm ماهی قزل آلا را در مدت 20 دقیقه به هلاکت میرساند.
از اینرو وجود این ترکیب در آبهای آشامیدنی ، غیرمجاز تلقی میشود.
کلرورها و سولفاتها
این دو آنیون به مقدار بسیار زیادی در آبهای سطحی و زیر زمینی دیده میشوند و مقدار مجاز آنها در آبهای شهری در حدود 250 ppm است. ترکیبات بسیار غلیظ آنها به صورتهای سدیم ، پتاسیم و منیزیم در آبهای آشامیدنی ایجاد طعم کرده و در مصرف کننده ایجاد ناراحتیهایی به صورتهای مختلف میکند. آبهایی که مقدار کلرور آنها بیش از حد است، شور و آبهایی که مقدار سولفات سدیم و سولفات منیزیم آنها زیاد است، گس و تلخ مزه میباشند. چای یا قهوه تهیه شده با آبهای کلرور و سولفاتدار ، بد طعم و بد رنگ هستند.
ید
معمولا در آبهای طبیعی به مقدار کمی ، ید وجود دارد. ولی در آبهای شور طبیعی مقدار آن نسبتا زیاد است. ید در صنایع بعنوان ضد عفونی کننده قوی مصرف میشود و از یکی از موارد مصرف مهم آن ، ضد عفونی آب استخرهاست. ید محلول در آب علاوه بر اینکه بصورت I2 وجود دارد، بصورت HOI (اسید هیپویدیک)، یون -OI (هیپویدیت) و یون -I3 نیز یافت میشود.
ید یکی از عناصر مورد نیاز غده تیروئید در ساختن تیروکسین است. مرض گواتر نشانه کمبود آن است. گرچه مصرف ید از طریق آب آشامیدنی مفید است، ولی گاها ایجاد حساسیت میکند. لذا در سالهای اخیر ، ید را همراه با مصرف نمک طعام تجویز میکنند. از مواد غذایی یددار میتوان کلم ، ماهی و هویج را نام برد. زیادی ید در بدن موجب بیماری به نام یدیسیم است که علائم اولیه آن ، جاری شدن آب دهان ، بینی و چشم است.
فلوئور
آنیون فلوئور بعلت نقش مهم آن در سلامتی دندانها اهمیت ویژهای دارد.
آمونیاک ، نیتریت و نیترات آنها
مواد ازتدار بطرق مختلف نظیر تماس منابع آب با فاضلاب و یا تخلیه آبهای شستشوی زمینهای کشاورزی در رودخانه و از همه مهمتر اکسیداسیون مواد آلی ازتدار نظیر پروتئینها موجد ازت هستند. آمونیاک حاصله هم پس از مدتی به نیتریت اکسیده میشود و نیتریت هم به نیترات تبدیل میشود. آمونیاک در درجه اول و نیتریت در درجه دوم ، موید آلودگی جدی آب است.
وجود نیترات و نیتریت در آبهای شهری برحسب میلی گرم در لیتر ازت ، نباید بیش از 10 باشد.
زندگی در فضا
بارزترین اختلاف زندگی در زمین و فضا بی وزنی است، که بر کلیه شئون زندگی مسافر تاثیر می گذارد. برخی میگویند که محدود بودن در مکان کوچکی نظیر ایستگاه میر به مدت طولانی می تواند مشکلاتی پدید آورد. برای راحتی بیشتر، ایستگاه فضایی میر با رنگهای آرامش بخش تزئین شده است. ساکنان میر تاحدودی زندگی خصوصی و اتاقکهایی برای استراحت دارند. کتاب و موسیقی در اختیارشان قرار می گیرد و برای تماشای زمین دریچه ای دارند. سفینه های تدارکاتی نامه و هدایای خانواده هایشان و کالاهای تجملاتی نظیر میوه تازه به ایستگاه می آورند.
● خوردن:
تمام غذایی که در فضا خورده می شود، از زمین برده می شود و برای کاهش وزن سفینه، اکثر آن خشک و در بسته های مجزا بسته بندی می شود. آب غذا گرفته می شود، یعنی قبل از خوردن غذا باید به آن آب افزود. سپس غذا در اجاقی گرم می شود. غذاهای کنسروی نیز خورده می شوند. برای نوشیدن، فضانوردان باید مایعات را با نی از بطری یا فنجان دردار بنوشند. بدون در پوش ، مایعات به بیرون شناور می شوند.
● خواب :
در فضا فضانوردان برای خواب احتیاجی به تخت ندارند. در عوض از کیسه خواب استفاده می کنند. این کیسه ها به دیوار متصل می شوند تا مانع حرکت و برخورد آنها به اجسام دیگر شوند. اگر دست فضانوردان بسته نشود، شناور می شوند. بنابراین به هنگام خواب دست و پایشان بسته می شود. در محیطی بی وزن فراز و نشیب نیست بنابراین فضانوردان می توانند در هر زاویه ای بخوابند. سفینه ها پر سرو صدا هستند بنابراین برخی از فضانوردان برای کسب آسایش و آرامش گوشی می گذارند.
در روزهای اولیه پرواز فضایی، فضانوردان از گروه نخبه خلبانان آموزشی نظامی انتخاب می شدند. فضانوردان آینده باید تحصیلات عالی، معمولا دارای مدرک تحصیلی علوم یا مهندسی می داشتند. آنها همچنین باید فوق العاده ورزیده بودند و قبل از پذیرش برای آموزش تحت معاینات پزشکی و روانی قرار می گرفتند. فضا نوردان باید شتابهای بالایی را در خلال پرتاب یا بازگشت تحمل می کردند، بنابراین دستگاههای مخصوصی برای آزمودن آنها ساخته شد. فضانوردان همچنین به طراحان و مهندسان سازنده سفینه در کار ساخت آن یاری می رساندند.
● نرمش:
نرمش عضلات قائم نگهدارنده بدن در زمین ضروری است. بدون نرمش ممکن است فضانورد آنقدر تضعیف شود که در بازگشت به زمین پس از ماموریتی طولانی نتواند بایستد.
● آموزشهای نوین :
کماکان فضانوردان باید در علوم پایه، مهندسی یا پزشکی تحصیلات عالی داشته باشند. بسیاری از خلبانان از نیروی هوایی انتخاب می شوند و درمیان خدمه متخصصانی هستند که برای انجام آزمایشها تعلیم می بینند. سفر با شاتل فضایی آنها را در معرض شتابهای سفینه های سابق قرار نمی دهد، ولی باید همچنان ورزیده باشند. در هواپیماهایی به نام ستاره تهوع آور آنها برای مدتی کوتاه بیوزنی را تجربه می کنند.
تا کنون هیچ نشانه ای از حیات در نقاط دیگر منظومه شمسی نیافته ایم، ولی میدانیم که میلیاردها ستاره و سیاره دیگر وجود دارند. بسیاری از این ستارگان شبیه خورشیدند و می دانیم که حتی شاید یکی از آنها سیاراتی نظیر منظومه شمسی داشته باشد. تلسکوپهای نوری آنقدر قوی نیستند که سیاره دیگری را مثل زمین ببینند، ولی می توانند غبار اطراف ستارگان را که شاید محل تشکیل سیارات باشند، ببینند. گروهی از دانشمندان به نام کاوش هوش فرا زمینی(ستی) در جستجوی زندگی هوشمند در نقاط دیگر کهکشان مان هستند آنها با بشقابهای رادیویی علائم رادیویی را جمع آوری و با رایانه تجزیه می کنند. رایانه ها می توانند علائم مصنوعی را شناسایی کند.
● بی وزنی:
در مدار به محض خاموش شدن موتورهای اصلی، فضانوردان دچار وضعیت بی وزنی ظاهری می شوند. در زمین ما ار وزنمان آگاهیم زیرا فشار رو به بالای هر چیزی که بر رویش ایستاده ایم مانع کشش رو به پایین جاذبه بر بدنمان می شود. در فضا، فضا پیما و سرنشینانش تحت تاثیر جاذبه مرتبا بسوی زمین کشیده می شوند. فضانوردان که چیزی مانع سقوطشان نمی شود، درون سفینه شناور می شوند.
● بی وزنی در فضا:
در مدار، سقوط فضا پیما و سرنشینانش بسوی زمین به همراه حرکت رو به جلوی فضا پیما باعث ایجاد مسیر مداری منحنی شکل می شود.
در مدار فضانوردان احساس می کنند بسوی زمین سقوط آزاد می نمایند و بی وزن اند.
هنگام بر خاستن فضا پیما، شتاب باعث می شود فضا نوردان خود را سنگین تر احساس کنند.
● کار کردن در فضا :
فضا نوردان همواره در فضا پرکارند. شاتل فضایی آمریکا و ایستگاه فضایی میر برای فضانوردان محل انجام آزمایشات فراوانی می باشند تا در مدار انجام دهند. فضا نوردان برای رصد فضا از تلسکوپ و برای عکس برداری از زمین از دوربین استفاده می کنند. آنها همچنین باید سفینه را نگهداری و نظافت کنند اولین ایستگاههای فضایی بصورت یک قطعه پرتاب می شدند، اما فضانوردان با افزودن واحدهای جدید به ساختار فعلی، آن را گسترش می دهند. ایستگاه پیشنهادی آلفا در مدار توسط فضانوردان مونتاژ می شود و قطعاتش با سفینه به فضا برده می شوند.
سرنشینان شاتل فضایی برای برگرداندن و تعمیر ماهواره ها می توانند در مداری کوتاه با ماهواره ملاقات کرده، با بازوی قابل تنظیم آن را بگیرند و برای تعمیر در مخزن محموله قرار دهند. در سال ۱۹۸۴، فضانوردان شاتل با گرفتن ماهواره های وستار ۶ و پالاپا ب ۲، آنها را برای تعمیر به زمین آوردند. برخی از ماهواره ها قطعاتی دارند که براحتی در فضا تعویض می شوند. در سال ۱۹۹۳، یک شاتل بسوی تلسکوپ فضایی هابل در مدار رفته، صفحه های خورشیدی آنرا تعویض نمود و آینه های آن را اصلاح کرد.
● انجام آزمایش:
اکثر آزمایشهای فضا درباره خواص بی وزنی وکاربردهای احتمالی آن است. فضانوردان مرتبا بدنشان را آزمایش می کنند تاببینند چگونه انسان به زندگی در محیط بی وزن واکنش نشان می دهد. موجوداتی که همسفر انسان به فضا بوده اند عبارتند از :حشرات، قورباغه، مارمولک، بچه قورباغه، موش و عنکبوت. رشد و رفتار آنها در مدار مورد مطالعه قرار می گیرد. هدف آزمایشات پرورش گیاهانی جهت تامین غذای مجتمع های فضایی احتمالی در آینده است. متاسفانه تا کنون این آزمایشها ناموفق بوده اند.
● تولید در شرایط جاذبه خفیف:
اگر چه تولید مواد در فضا هنوز در مراحل آزمایشی است، تایید شده است که جاذبه خفیف می تواند برای برخی از فرآیندها مفید باشد. در زمین جاذبه جریانهای کنوکسیون را پدید می آورد که مایعات سردتر یا سنگین تر را به پایین می کشد. در شرایط جاذبه خفیف، این جریانها پدید نمی آیند و بنابراین می توان به آسانی بلورهای بزرگتر و خالص تر برای برخی از اجزای الکترونیکی تولید کرد. در زمینه تهیه آلیاژ و تولید دارو آزمایشهایی صورت گرفته تا مزایای جاذبه خفیف مطالعه شود، اما تولید کالا در فضا تا هنگام کاهش هزینه سفر فضایی مقرون به صرفه نیست.
● لباس فضایی:
در خارج از محیط محافظ سفینه فضایی، فضانورد باید برای زنده ماندن لباس فضایی بپوشند. چنان لباسهایی تضمین می کنند که فشار مناسب بر بدن فضانورد حفظ می شود. بدون این فشار بر بدن، فضانورد می میرد زیرا گازهای جریان خون در شریان حبابهای مرگباری را تشکیل می دهند. کپسول اکسیژن کافی را تامین میکند تا فضانورد عادی تنفس کند لایه خارجی لباس برای حفاظت فضانورد از ذرات متحرک در فضا محکم است. شیشه کلاه خود از جشمها در برابر تشعشع ماوراء بنفش خطرناک خورشید محافظت می کند. میکروفونها و گوشی های داخل کلاه به فضانورد امکان ایجاد تماس با خدمه یا مرکز هدایت زمینی را می دهد.
● مجتمع های فضایی:
شاید انسانها در آینده مجبور نباشند برای همیشه در زمین زندگی کنند. آنها می توانند در مجتمع های فضایی مستقر در ماه، یا سیاره ای دیگر نظیر مریخ یا شهرهای فضایی که در مدار قرار دارند زندگی کنند . هیچ جای دیگر منظومه شمسی شرایط زیستی زمین را ندارد، بنابراین مجتمع های فضایی باید محیطی مصنوعی بسازند تا انسانها براحتی زندگی و کار کنند. نیازهای اولیه هر اجتماعی هوا برای تنفس، آب و غذا و نیروی لازم برای اداره مجتمع است. مجتمع های بزرگ دایمی فضایی نمی توانند برای تامین آن نیاز ها به زمین متکی باشند بنابراین هر شهرک فضایی باید کاملا خودکفا باشد.
● کار بر روی ماه:
سنگهای ماه سرشار از مواد خام مفیدند و می توانند در آینده نیاز زمین یا ایستگاههای فضایی را تامین کنند. مجتمع های مستقر در ماه می توانند مواد سنگهای آن را استخراج کنند. سپرها فضایی می توانند شهابها را بدام اندازند، زیرا آنها نیز از مواد خام غنی اند. شاید اولین مجتمع ماه پیرامون یک رصدخانه احداث شود. ماه بخاطر نداشتن جو که دید تلسکوپ را تار می کند و مانع دیدن اشکال نامرئی تشعشع نظیر اشعه ایکس می شود، برای ستاره شناسی مکان مطلوبی است. می توان تلسکوپهای بزرگتری نسبت به زمین ساخت زیرا عدسی ها با جاذبه ضعیف تر ماه مختل نمی شوند.
● مشکلات پزشکی:
در شرایط ظاهرا بی وزن سفینه ، بدن انسان دچار تغییرات اندکی می شود. ستوان فقرات تا ۵/۲ سانتیمتر افزایش می یابد، ضربان قلب کند می شود، مایعات بدن بیشتر می شوند و در نتیجه چهره چاقتر و سر سنگین تر به نظر می آید. عضلاتی که بدن را در زمین قائم نگه می دارند، در فضا کاربردی ندارند و ضعیف می شوند، و استخوانها برخی از کلسیم تقویت کننده شان را از دست می دهند. با کمک تمرین منظم درخلال پرواز فضایی، بدن بعد از بازگشت به زمین به حالت عادی باز می گردد. فضا زدگی که مشابه تهوع ناشی از سفر است، نیز بر مسافران فضایی اثر می گذارد.
● راه پیمایی در فضا:
فضانوردان برای تعمیر سفینه، انجام آزمایش و تعمیر ماهواره سفینه شان را ترک می کنند. پوشیدن لباس فضایی ضروری است. طنابی به فضانوردان متصل می شود تا در فضا شناور نشوند. باید همه ابزارها را بست و گرنه بصورت زباله های فضایی پیرامون زمین شناور می شوند. فضانوردان شاتل فضایی با استفاده از انتهای بازوهای قابل تنظیم سکویی می سازند تا به هنگام کار ثابت بایستند. بخاطر آنکه آنها بی وزنند، همه حرکات فضا نوردان آنها را در جهت مخالف به درون فضا می راند، بنابراین آنها بوسیله طناب به سفینه شان متصل می شوند.
● واحد مانور سرنشین دار:
یک بسته دارای موتور جت متصل شونده به لباس فضایی به نام واحد مانور سرنشین دار ۲۴ دهانه دارد که گاز نیتروژن را به بیرون می دهند و باعث حرکت فضانورد در هر جهتی می شوند. دسته های روی آستین سرعت و جهت فضا نورد را تنظیم می کنند. میتوان مخزن نیتروژن را در شاتل فضایی پرکرد. با پوشیدن این بسته فضانوردان می توانند به راحتی در خارج شاتل حرکت کرده، به تعمیر ماهواره ها بپردازند.
● رکوردهای اقامت در فضا:
با افزایش تدریجی طول ماموریتها برای مشاهده چگونگی تاثیر بی وزنی بر بدن انسانها در دوره های طولانی تر، اولین رکوردهای اقامت در فضا شکسته می شد. به منظور مهیا شدن برای برنامه آپولو، لازم بود که معلوم شود که آیا فضانوردان می توانند برای سفر رفت و برگشت به ماه دوام کافی بیاورند. درسال ۱۹۶۵، ماموریت جمینی ۵ نشان داد که این امر امکان پذیز است. حالا دیگر فضا نوردان روس آنقدر در فضا مانده اند که می توانند به مریخ، مقصد احتمالا بعدی انسان، سفرکنند. از سال ۱۹۷۳ که فضانوردان آمریکایی رکورد ۸۴ روزه اقامت در اسکای لاب را ثبت نموده اند، آمریکا دیگر ایستگاه فضایی نداشته است.
بنابراین روسها صاحب تازه ترین رکورد اقامت در فضا هستند که در خلال سفر به ایستگاه های فضایی سالیوت و میر به ثبت رسانده اند.
● مرکز هدایت زمینی :
هر فضا پیما، کاوشگر و یا ماهواره در حال فعالیتی باید با مرکز هدایت زمینی در ارتباط باشد. فضا پیماها برای در جریان گذاشتن مرکز هدایت زمینی ازکارهای عادی خود، علایمی را به این مرکز مخابره می کنند. درضمن مرکز فضایی مربوطه نیز دستورات لازم در مورد مسیر حرکت و دیگر عملیات فضا پیما را برای آن می فرستد. در زمان پرتاب، فضا پیما از پایگاه پرتاب هدایت می شود، اما به محض قرار گرفتن فضا پیما در فضا، مرکز اصلی هدایت زمینی هدایت آن را بر عهده میگیرد.مراکز گوچکتر برقراری ارتباط با فضا پیما در سراسرجهان پراکنده اند. این مراکز ارتباط ۲۴ ساعته را با فضا پیما میسر میکنند. همچنین ماهواره های مخابراتی می توانند علایم را از فضا پیما گرفته و به نزدیکترین مرکز هدایت زمینی بفرستند.
● مرکز فضایی کندی:
شاتل های فضایی، آپولو و اغلب ماهواره ها و کاوشگر های فضایی آمریکا از مرکز فضایی کندی در فلوریدا (کیپ کاناورال)، به فضا پرتاب شده اند.این مرکز اکنون صاحب ۲ سکوی پرتاب برای شاتل های فضایی، ۲ سکو برای پرتاب ماهواره ها و یک بند فرود برای نشستن شاتل های فضایی است. تجهیز شاتل در آشیانه های بزرگی صورت میگیرد. پایگاه نیروی هوایی واندنبرگ در کالیفرنیا یکی دیگر از مهمترین پایگاه های فضایی آمریکا محسوب می شود. ماهواره های نظامی و آنهایی که در مدارهای قطبی قرار میگیرند، از این پایگاه به فضا پرتاب می شوند.
● سکوهای پرتاب:
بایکونور در قزاقستان محل پرتاب تمام پروازهای سرنشین دار روسیه است. از این همچنین برای پرتاب ماهواره های زیادی استفاده می شود. موشکها در آشیانه ها، موشکها را درمقابل شرایط جوی نامناسب از هوای بسیار سرد گرفته تا هوای بسیار گرم محافظت می کنند. سکوهای پرتاب شمالی در پلستک روسیه شلوغترین پایگاه پرتاب در جهان بوده اند.
از این سلاحها برای کشتن افراد و وارد کردن صدمات بسیار جدی و یا ایجاد انواع معلولیت ها در مردم استفاده می شود. این سلاحها بر اساس اثرات مختلفی که بر بدن افراد می گذارد ، به 3دسته تقسیم بندی می شوند. دسته اول سلاحهای هستند که روی سیستم عصبی بدن تاثیر می گذارند. در این دسته GA ، GB ، GD ، GF و VX (متیل فسفوبوتیوئیک اسید , گاز سارین ) قرار دارند. دسته دوم ، اثرات خود را روی پوست به جا می گذارند و شامل HD (گازخردل گوگرد) ، HN (خردل نیتروژن)، L و CX هستند. دسته سوم نیز باعث اختلال سیستم تنفسی بدن می شوند. در این گروه گازهای بی رنگ CG و DP ، کلرین (Cl) و فسفوکلرین (Ps) وجود دارند. از سلاحهای شیمیایی که روی اعصاب اثر می گذارند، قبل و در طول جنگ دوم جهانی استفاده های بی شماری شده است.
دسته ی اول:
این مواد از نظر شیمیایی وابسته به حشره کش های آلی فسفره هستند. این دسته از سلاحهای شیمیایی مانع از عمل آنزیم استیل کولین استر از می شوند. وقتی مواد شیمیایی این دسته وارد بدن شوند، غلظت استیل کولین را در بدن به بیش از حد لازم می رسانند. ریه ها و چشمها بسرعت این مواد را جذب کرده در کمتر از یک دقیقه بر سیستم عصبی بدن تاثیرات قابل توجهی می گذارند. علایم آن به صورت آبریزش بینی ، ترشح زیاد بزاق ، تنگی قفسه سینه ، کوتاهی تنفس ، تنگی مردمک چشم ، انقباض عضلانی و یا حالت تهوع و انقباض شکم ظهور می کند.
دسته دوم
دسته دوم سلاحهای شیمیایی که بر روی پوست تاول و سوختگی ایجاد می کنند ، ماندگاری فراوانی در محیط دارند. این مواد روی چشمها ، پوشش مخاطی ، ریه ها ، پوست و اجزای خون اثر گذاشته و اگر از طریق تنفس وارد ریه ها شوند ، بر شدت تنفس اثرات منفی می گذارند و اگر توسط غذا بلعیده شوند ، سبب اسهال و استفراغ می شوند. خردل ها که جزو این دسته هستند به خاطر خواص فیزیکی خود مقاومت و ماندگاری بسیار زیادی در سرما و دماهای معتدل دارند.اگر دو دقیقه از تماس یک قطره خردل با پوست بگذرد، صدمات جبران ناپذیری به این عضو وارد می شود. CX نیز که جزو این گروه است ، پودری کریستالی شکل است که در دماهای 39 تا 40 درجه سانتی گراد ذوب شده و در دمای 129 درجه سانتی گراد به جوش می آید. این ماده را با افزودن موادی خاص در دمای اتاق به حالت مایع درمی آورند. CX دارای بوی بسیار نامطبوعی است.
در غلظتهای کم آن سوزش شدید چشم بروز می کند، اما در غلظتهای بالا به پوست حمله کرده و چند میلی گرم آن سبب دردهای زیاد و سوزشهای فراوان شده و زخمهای بدی بر جای می گذارد. برای پیشگیری از اثر این مواد سربازان باید به لباسها و ماسکهای حفاظتی مجهز باشند.
دسته سوم
دسته سوم از سلاحهای شیمیایی آنهایی هستند که بر دستگاه تنفسی اثر می گذارند. این مواد بشدت به بافت ریه آسیب می رسانند. فسفوژن که خطرناک ترین عضو این گروه است ، برای اولین بار در سال 1915 استفاده شد. این ماده گازی بی رنگ است که در دمای 2/8 درجه سانتی گراد به جوش می آید، بنابراین بسیار فرار و ناماندگار است ، ولی چون غلظت بخار آن 4/3 برابر هوا است ، به مدت طولانی در گودال ها و دیگر مناطق پست زمین باقی خواهد ماند. غلظت زیاد آن پس از چند ساعت سبب مرگ می شود، اما در غلظتهای کم سبب سرفه ، اختناق ، احساس تنگی قفسه سینه ، حالت تهوع و سردرد و غیره می شود. (انواع اول و سوم این سلاح یعنی گازهای سارین و خردل همان هایی هستند که حکومت عراق در جریان جنگ تحمیلی از آنها در برابر رزمندگان ما و حتی مناطق کردنشین خود استفاده کرد.)
در این میان ، محققان طرفدار صلح نیز بیکار ننشسته اند و همواره برای یافتن راه حل مبارزه با این سلاحها، مطالعه و تحقیق می کنند. مثلا آنها فهمیده اند اگر موشها مقدار کمی از آنزیمی با نام NTE داشته باشند، نسبت به فسفرهای آلی حساسترند. این موشها کم تحرک تر هستند و شانس مردنشان نسبت به جانورانی که مقدار این آنزیم در بدنشان در حد طبیعی است ، 2برابر بیشتر است ، پس وجود این آنزیم در بدن موشها از اثر فسفرهای آلی جلوگیری می کند. به همین ترتیب ، انسانها نیز ژن این آنزیم را دارند ، پس می توان امیدوار بود که از داورهایی که سطح NTE را افزایش بدهند، برای مبارزه با این مواد شیمیایی استفاده کرد، البته این داروها را باید پیش از حمله گازهای شیمیایی به کار برد. به عبارت دیگر، ?هیچ درمانی برای ضایعات مواد شیمیایی وجود ندارد، مگر پیشگیری از تماس انسان ها با این مواد.? اما باید پرسید آینده این سلاحها چیست و ماهیت سلاحهای جدید چه خواهد بود؟ آیا ممکن است آینده ای رویایی در پیش رو داشته باشیم که در آن کاربرد هرگونه سلاح شیمیایی از نظر وجدان تمامی افراد کاری غیرقانونی باشد؟ آیا ممکن است آیندگان روزهای سیاه گذشته را به دست فراموشی بسپارند؟
عوارض پوستی سلاحهای شیمیایی
پوست از مهمترین اعضای بدن و سد دفاعی بدن در مقابل عوامل خارجی و بیماری زاست.
پوست از لایه خارجی و لایه داخلی و همچنین ضمائمی مانند مو، غدد عرق و غدد چربی تشکیل می شود و سلولها یی به نام رنگدانه در پوست وجود دارد که رنگ پوست در نقاط مختلف بدن به تعداد این سلولها در پوست بستگی دارد. محافظت از بدن در مقابل عوامل فیزیکی مانند سرما و گرما و محافظت از بدن در مقابل عوامل بیماری زا، از وظایف اصلی پوست است.
از میان عوامل شیمیایی ای که در طول جنگ تحمیلی استفاده شد، فقط عوامل تاول زا مانند گاز خردل دارای اثرات سمی بر پوست است و کسانی که در معرض عوامل دیگر مانند عوامل اعصاب قرار گرفته اند، مشکل پوستی نداشته اند و در آینده نیز براساس تحقیقات انجام شده با عوارض پوستی مواجه نخواهند شد. پوست از آنجا که خارجی ترین لایه بدن است و نیز به دلیل وسعت آن ، نخستین و بیشترین آسیب را در اثر تماس با گاز خردل متحمل می شود.ابتدایی ترین مشکل ضایعه پوستی قابل مشاهده قرمزی و تحریک پوست است که مشابه حالت آفتاب سوختگی پوست بوده و معمولا به همراه خارش ، سوزش و درد سوزنی است.
بتدریج و با گذشت زمان در میان این مناطق قرمزی پوست ، تاولهای کوچکی ایجاد می شود که ممکن است بعدا به هم ملحق شوند و تاول بزرگتری ایجاد کنند. بررسی ها نشان می دهد علائم گاز خردل مانند دیگر علائم با تاخیر ایجاد می شود. تحقیقات نشان می دهد مدت زمان تاخیر معمولا یک تا ۲۴ ساعت است و به عوامل متعددی بستگی دارد. غلظت گاز خردل موجود در محیط آلوده ، مدت زمان تماس و درجه حرارت و رطوبت محیط از جمله عوامل موثر است.
نواحی ای از بدن که گرم ، مرطوب و دارای پوست نازک تر هستند، معمولا زودتر و بیشتر در اثر تماس با گاز خردل آسیب می بینند که بیشتر شامل نواحی گردن ، آرنج و زیر بغل است.
همچنین کسانی که دارای پوست روشن تر هستند، احتمالا در مقابل گاز خردل حساس ترند.با توجه به این که برخلاف عوامل شیمیایی اعصاب ، گاز خردل فاقد پادزهر و درمان اختصاصی است ؛ پس مهمترین و حساس ترین اقدام درمانی عبارت است از رفع آلودگی در دقایق اولیه پس از تماس خردل.
ساده ترین روش رفع آلودگی در آوردن تمام لباسهای آلوده و شستشوی بدن با آب است و در صورت دسترسی به مراکز درمانی مجهز، بهتر است رفع آلودگی با مواد شوینده مخصوص انجام شود. مراقبت از ضایعات پوستی خردل شبیه مراقبت از سوختگی های درجه ۲ است ؛ هرچند سیر بهبود ضایعات پوستی در مصدومیت با گاز خردل معمولا کند و طولانی است.
همچنین مانند دیگر سوختگی ها، هنگام آسیب پوست که مهمترین لایه محافظ بدن در مقابل عوامل بیماری زاست ، میکروب ها و عوامل بیماری زا براحتی می توانند در محل سوختگی و ایجاد عفونت کند.بنابراین افرادی که دچار ضایعات پوستی ناشی از گاز خردل شده اند، در ۲هفته اول ، مستعد بروز عفونت های پوستی هستند و معمولا نیاز به مصرف آنتی بیوتیک دارند. همان طور که گفته شد، پوست دارای ضمائمی است که غدد عرق ، غدد چربی با فعالیت منظم خود در سطح پوست باعث می شوند پوست بدن ما در مناطق مختلف خود رطوبت و چربی مناسبی داشته باشد. در برخی مناطق پوست ، تعداد غدد و چربی پوست بیشتر است.
بنابراین پوست ما در آن مناطق مرطوب تر یا چرب تر است مثل کف دست و مناطق چین دار بدن و در برخی مناطق تعداد این غدد کمتر است.
گاز خردل به دلیل ترکیب شیمیایی خاص خود در سطح لایه های پوستی باعث ایجاد آسیب در سلولهای مختلف می شود؛ از جمله سلولهای تشکیل دهنده غدد عرق و چربی.
این تغییرات به مرور زمان ممکن است باعث بروز صدماتی در غدد عرق و چربی پوست شود و فعالیت برخی از این غدد را دچار اختلال کند و باعث خشکی پوست می شود. همین خشکی پوست و نیز آسیب دیدن برخی دیگر از قسمتهای پوست در اثر گاز خردل ممکن است در برخی افراد موجب بروز خارش پوستی شود.پرهیز از استحمام مکرر، استفاده از لباسهای نخی و پرهیز از مصرف غذاهای حساسیت زا و محرک می تواند در کاهش مشکلات پوستی این افراد موثر باشد.
مقابله با سلاح های شیمیایی:
اقدامات حفاظتی و کمکهای اولیه در رابطه با سلاحهای شیمیایی
مهمترین و اقدام حفاظتی و کمک اولیه برای مصدومینی که در برابر این نوع سلاحها قرار گرفته اند, ماسک و لباس ایمنی میباشد.
الف) ماسک ایمنی: ماسک ایمنی از بهترین وسایل ایمنی به شمار می رود و به هر رزمنده اموزش لازم جهت به کارگیری این وسیله داده می شود.
ب) لباس ایمنی: لباس ایمنی شامل سه قسمت است:
1) یک دست لباس رو ( بلوز و شلوار ) که محافظ در برابر مواد شیمیایی است.
2) کفش محافظ شیمیایی
3) دستکش محافظ شیمیایی
ج) پادزهرها: قرصهای مخصوص محافظت در برابر عامل اعصاب (پریدوستیگماین), جعبه مخصوص الودگی زدایی از پوست(M258A1) و جعبه پادزهر گازهای اعصاب از دیگر وسایل حفاظتی در برابر عوامل شیمیایی می باشند که هر فردی که در برابر این گازها قرار میگیرد باید در اختیار داشته باشد.
دفاع غیر نظامی: چنانچه وسایل ایمنی ذکر شده فوق در دسترس شما قرار ندارد باید از وسایلی استفاده کنید که خودتان انرا تهیه می کنید. وسایل مورد نیاز:
1) کیسه نایلونی ضخیم به اندازه حجم بدن
2) کیسه نایلونی ضخیم و شفاف به اندازه حجم سر
3) دستکش نایلونی
4) باند زخم بندی
5) زغال
6) جوش شیرین
7) کش
8) پوتین.
طرز تهیه وسایل ایمنی:
الف) کیسه نایلونی را مانند لباس دوخته و آن را بر تن کنید. چنانچه بادگیر و یا لباس چرمی و یا ریز بافت دارید می توانید از انها استفاده کنید.در هنگام دوخت دقت کنید که حتی المقدور گاز شیمیایی نتواند از ان عبور کند.
ب) کیسه نایلونی ضخیم و شفافی را که به اندازه سر شماست روی سر خود قرار داده و دقیقا در مقابل دهان بینی یک یا دو سوراخ در ان ایجاد کنید.( توجه شود این کیسه باید یک تکه بوده و نباید دوخته شود و یا اینکه سوراخ دیگری داشته باشد)
ج) چند لایه باند زخم بندی را روی هم قرار داده و به اندازه حجم دهان و بینی خود قیچی کنید.(توجه داشته باشید چند سانتیمتر بیشتر از سطح دهان و بینی شما باشد) زغالی را که قبلا اماده کرده اید کاملا خرد کرده و به صورت دانه های ریز در اورید: زغال خرد شده را درون یک باند زخم بندی طوری قرار دهید که یک لایه محافظ در برابر ورود هوای الوده تشکیل دهد.می توانید به جای این ماسک از ماسک طبی به علاوه یک لایه زغال خرد شده که در باند زخم بندی قرار گرفته استفاده کنید.
د) یک بطری را به اندازه سه چهارم اب بریزید . سپس پودر جوش شیرین را در ان ریخته و بهم بزنید و سپس مجددا این عمل را تکرار کنید تا موقعی که دیگر جوش شیرین در اب حل نشود و رسوب تولید نماید در اینجا محلول جوش شیرین اماده است طرز استفاده از وسایل ایمنی ذکر شده:
1) در هنگام حمله شیمیایی نفس خود را حبس کرده و فورا کیسه نایلونی مخصوص را بر سر خود گذاشته و ماسک را بر روی بینی و دهان خود قرار دهید و دقت کنید هوا از اطراف ان وارد دهان و بینی شما نشود .
2) دستکش های نایلونی را به دست کرده و کش دور دست را بیندازید.
3) مقداری محلول جوش شیرین روی ماسک ریخته و ان را خیس کنید.
4) لباس های نایلونی را بر تن کرده و پاچه ها و استین ها را کش بیندازید.
5) پوتین را بپوشید و کش پاچه شلوار را روی ان بیندازید.
کمک های اولیه :
صدمات چشم:
سوختگی چشم ها: چشم ها ممکن است دچار سوختگی شیمیایی, حرارتی یا نوری شوند.
1) سوختگی شیمیایی: سوختگی چشم با مواد اسیدی و قلیایی ایجاد شده و در هر دو صورت شستن چشم ها با حجم زیاد و جریان ارام اب بر روی چشم هاست. می توانید چشم مصدوم را زیر جریان ارام شیر آب بگیرید و یا اینکه سر مصدوم را در یک ظرف آب فرو برده و از او بخواهید که چشم هایش را باز بسته کند. این کار در مورد سوختگی با مواد قلیایی(آهک, بیکربنات سدیم و پتاسیم) به مدت حداقل20 دقیقه و در سوختگی با مواد اسیدی(جوهر نمک, اسید سولفوریک) به مدت 5 الی 10 دقیقه لازم و ضروری است. اگر چشم ها در اثر درد شدید بسته شده بود با ملایمت ولی قاطعانه چشم ها را باز کرده و ان را شستشو دهید: سپس انها را با یک بانداژ به صورت شل بسته و مصدوم را به مرکز درمانی انتقال دهید.
2) سوختگی حرارتی: هنگامی که فردی دچار سوختگی صورت ناشی از اتش شد پلک ها به علت حرارت بیش از اندازه به سرعت بسته می شود. چنانچه مصدوم دچار سوختگی پلک یا صورت شد, پانسمان انجام ندهید و سوختگی را لمس نکنید و فورا به مرکز درمانی مجهز انتقال دهید.
3) سوختگی با اشعه : اشعه مادون قرمز, تابش افتاب,نور لیزر و یا اشعه ماورا بنفش(نور جوشکاری) می تواند باعث سوختگی چشم شود. در بعضی از این موارد دردی وجود ندارد ولی در بعضی مانند جرقه جوشکاری یا افتاب زدگی چشم, درد زیادی وجود دارد. در این حالت چشم ها را با اب سرد بشویید و سپس ان ها را با پانسمان شل ببندید. نکته: در موارد خاص معمولا هر دو چشم پانسمان می شود اما در محیط های خطرناک(جنگ, اتش سوزی و...) چشم صدمه ندیده پوشانده نمی شود تا مصدوم قادر به دیدن باشد
بررسی تبعات کاربرد سلاحهای شیمیایی بر روی زنان و کودکان آنها
نقش زنان در دفاع مقدس
زنان جامعه ما در دوران دفاع مقدس همانند مردان در مناطق مسکونی منطقه جنگی و یا بطور غیر مستقیم قربانی سلاح شیمیایی شدند. تاریخچه و سیر تکاملی جنگ های شیمیایی در جهان اولین حمله با سلاحهای شیمیایی را نیروهای هندی علیه چینی ها در قرن دوازدهم میلادی انجام دادند. در سال 1456 عثمانی ها با همین سلاحها به شهر بلگراد حمله کردند. در سال 1894 انگلیسی ها از دود و بخارهای سمی علیه دشمنانشان بهره گرفتند. در سال 1914 (17 آوریل) با استفاده از گاز کلرین مایع به صف دشمنان تلفات عمده ای وارد ساختند و در سال 1915 آلمانها از گافسژن phosgene و در سال 1917 از گاز خردل در شهر (yperite) علیه بلژیکیها استفاده نمودند. در سال 1980 تا 1988 رژیم بعث عراق با حمایت تکنولوژیک و جنگ افزارهای آلمان و آمریکا از سلاحهای شیمیایی علیه مردم و رزمندگان اسلام استفاده وحشیانه نموده است تنوع: ترکیبات شیمیایی مرگبار انواع متفاوت و آثار بالینی کوتاه مدت و بلند مدت مختلفی می باشند. الف) ترکیبات خفه کنند فسژن ب) گازهای خون هیدروژن سیایند- سیانوژن کلراید پ) تاول زا گازموستارد (گاز خردل) ت) گازهای اعصاب سارین- ماده سمی VX ج) مواد شیمیایی متفرقه ماده ریسین- سموم بوتولینال
آثار و تظاهرات عوامل شیمیایی
1- آثار کشنده- عواملی دارای آثار کشنده می باشند که در همان دقایق و ساعات اولیه باعث مرگ شوند مانند: سیانیدها و عوامل اعصاب و برخی گازهای خفه کننده
2- آثار آسیب رساننده- باعث بروز آسیب هایی در بافت های بدن شده و دخالت کادر پزشکی در درمان آنها ضروری می باشد: خردل و لویزایت
3- آثار ناتوان کننده- مواد شیمیایی که در دراز مدت آثار ناتوان کننده خواهند داشت: بسیاری از مواد شیمیایی عوامل شیمیایی بر محیط، گیاه، انسان و خاک تأثیر می گذارند. دراکو سیستم تأثیرات جدی بر روی ترکیبات خاک، پوشش گیاهی، نزول آسمانی، تغییرات برفتوسنتز، شیوع نوسانات حرارتی و نابودی حیوانات دارند. انسانها هدف اصلی و عمده جنگ های شیمیایی می باشند. زنان جامعه ما از چند طریق در معرض مواد شیمیایی قرار می گرفتند. متأسفانه مظلومیت زنان مسلمان جامعه ما در این وادی نیز قابل ملاحظه وجدی می باشد کمتر پروژه ای تحقیقی و پژوهشی بر روی زنان جانباز صورت گرفته است.
1- حضور بعنوان عناصر محلی و سکونت در منطقه بعلت تأثیر مستقیم یا غیر مستقیم جریانات هوا و انتقالات آن.
2- زنان جامعه ما در بسیاری از موارد در بیمارستانهای صحرایی یا امداد و انتقال با آمبولانس و یا عناصر امدادگر در تماس با جریانات شیمیایی قرار گرفته اند.
3- زنانی که در پشت جبهه در بعد خدمات رسانی به شستن لباس و ملحفه و لوازم بهداشتی رزمندگان مشغول بوده اند.
4- زنانی که همسران جانباز در معرض شیمیایی قرار گرفته اند. که اغلب تأثیرات روانی این عوامل شیمیایی بعنوان یک عامل استرس را در زندگی آنها عمل نموده است. آثار و عوارض عوامل شیمیایی: علائم بالینی اولیه: علائم تنفسی: احساس غلظت مواد خفه کننده- تاکی پنه و سوزش مجاری هوایی علائم چشمی: میوزیس نقطه ای- کنژیکتویت- تاری ریه و التهاب علائم عصبی: کاهش سطح هوشیاری- ضعف عضلانی- تشنج- کوما علائم گوارشی: تهوع- استفراغ و اختلال سیستم G2 اما بطور جدی عوارض بعدی برای رزمندگان و عناصر حمایتی و پشتیبانی کننده بستگی به نوع عامل شیمیایی دارد. عمده ترین عاملی که در جنگ 8 ساله ایران از سوی استکبار جهانی از آن استفاده شده است عامل «خردل» می باشد. اثرات تو کیک و حاد و مزمن گاز خردل (سولفورموستارد) متنوع بوده ولی در دو بخش عمده خلاصه می شود. در صورت استفاده کوتاه مدت low Doso : ارتیم- ادم و تاولها وزیکولهای پوستی High Doso: اولسراسیون و ضایعات تنفسی دیسترس های شدید تنفسی اینک آزار دهنده ترین و مرگبارترین عامل علیه رزمندگان اسلام می باشد جانبازان شیمیایی در حال حاضر بیش از همه از عوارض تنفسی و بلند مدت این گاز خطرناک در رنج هستند کم نیستند زنانی که بعلت تماس های مداوم در منطقه یا البسه رزمندگان دچار آسب های عمده تنفسی شده اند و شاید به شهادت رسیده اند... علاوه بر ضایعات تنفسی تغییرات عمده ای در سیستم خونی- دستگاه ژنیتال و سیستم ژنتیکی افراد ایجاد می گردد. در این مختصر به عوارض ایجاد نقایص مادرزادی بر روی کودکان قربانیان گازهای شیمیایی اشاره می کنیم:
گاز خردل موجب
1- تغیرات عمده ای در DNA سلولی می گردد جفت شدن گوائین با تایمین عدم تولید MRNA از بین رفتن گوانین و ...
2- آسیب در چرخه طبیعی پروتئین ها و آنزیم ها در سطوح مولکولی دانشمندان بر اساس قرابت و شباهت جدی ژنتیکی بر روی نسلی از موش سفید به نتایج جالبی پیرامون آثار معلولیت زای گاز خردل پی برده اند: Mr.Muscolss N.MERI هرچند می باست در مورد حمله آسیب و احتمال حاملگی همزمان را نیز مورد بحث جدی قرار داد.
عمده عوارض و آنومالی ها:
1- مرگ 2- سقط 3- تظاهرات چشمی در جنین 4- شکاف کام و لب 5- آنومالی اندام ها 6- ناهنجاری قلب و عروق 7- عقب ماندگی های عقلی 8- آژنری دیافراگم 9- اکتویی کلیه ها 10- کلیه های نعل اسبی این مطالعه در 34 جنین از 77 جنین مورد مطالعه پاسخ داده است: - نقص رشد و عقب ماندگی رشد جسمانی - پاهای کوتاه - چسبندگی انگشتان دست و پا - شکاف لب و کام - ضایعات چشمی - ضایعات مغزی عوارض عمده یافته شده در مدل های آزمایشگاهی بوده اند. بنابراین گاز خردل که عامل شیمیایی مورد استفاده در دفاع مقدس بوده با توجه به آمارهای دقیق و تجربیات جهانی می تواند توجیه کننده تغیرات در سیستم تناسلی، شیوع بالای عقیمی ها و عقب افتادگی عقلی باشد هرچند اثبات آن کار جدی تر و پژوهشی فراگیر تر را می طلبد. براساس آمار دریافتی در سال 1377 از پرسنل نیروی زمینی سپاه شیوع عقب ماندگی عقلی و ناهنجاریهای اندام و بیماریهای صعب العلاج دیگر در پرسنل (رزمندگان) جانباز شیمیایی شیوع جدی تر و بالاتری داشته است
منابع:
1-http://forum.parsigold.com
2-http://daneshnameh.roshd.ir
3-http://www.aftab.ir
4-http://www.emdadgar.com
5-http://www.navideshahed.com
6- دفتر امور زنان سازمان امور جانبازان: گزارش از اولین همایش سنگربانان صبور (جانبازان زن)، تهران، پژوهشکده مهندسی و علوم پزشکی جانبازان، 1382
7- مقاله اثرات ترانوژنیک گاز خردل دکتر شجر موسوی
8- مقاله دکتر غلامحسین ریاضی تحت عنوان تجزیه بیولوژیکی گاز خردل
9- مقاله آثار حاد گاز خردل دکتر علی اکبر وثوق، دانشگاه اصفهان
10- مقاله تظاهرات دیرس خردل دکتر حسین الیاسی، دانشگاه شهید بهشتی دکتر ذبیح ا... حسن زاده